کل نماهای صفحه

۱۳۹۰ تیر ۸, چهارشنبه

۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

90. بابا قهرمانه

هر چیزی که ازش خواستم، منو نشوند جلوی خودش و با من به مذاکره پرداخت. در قبال آن هر امتیازی که می توانست می گرفت. وتمام نتایج را یاد داشت می کرد.
به هر حال پدر های این دوره زمونه در مقابل بچه های این دوره زمونه باید تمام جوانب احتیاط را رعایت کنند.
با تمام این شامورتی بازی های پدر و پسری
روزت مبارک
زنده باشی

۱۳۹۰ خرداد ۲۴, سه‌شنبه

89. پی پی ریدین؟

پی پی ریدین.

اشتباه نکنین این یک جمله سوالی و یا خبری نیست.
این اصلا یک جمله نیست.
بلکه نام یک ماده شیمیایی است. 

۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

88. وی میدان امام حسین را به مقصد سد خندان ترک کرد


هوا خیلی گرمه
خانوم بقل دستی من به شدت بو میده خیلی هم راحت نشسته
فاصله من باهاش کمتر از ضخامت یک پیراهنه و اگه بخوام بیشتر از این ازش فاصله بگیرم باید در ماشین رو باز کنم
تازه موهای دستشم نزده (حالم به هم می خوره از این صحنه عوغ)
آقای راننده آهنگی گذاشته با این مضمون: "نبینم که باز نشستی منتظر چی هستی تو جشن شب نشینی باید پا شی برخصی"
با این آهنگ به شدت رفته توی حس و با لایی کشی تو خیابون حرکت می کنه و این حرکت آقای راننده باعث شده این خانوم یه دم بیاد تو بغل من (عوغ)
من از میدان امام حسین عازم سد خندان هستم با یک پراید هاچ بک که یک خانوم خیلی بد بو رو بقل دست من سوار کرده

۱۳۹۰ خرداد ۱۶, دوشنبه

87. تکرار تاریخ حتی در کارشناسی ارشد

گرمه
پشه ها اذیت می کنن
بالش سفته
مورچه ها همش میان رو جزوه
خوابم میاد
کمردرد گرفتم بسکی دمر افتادم رو جزوه
همه چی عنه، عن

و یک سوال بی جواب که هر ترم واسم مطرح میشه:

 من چه گهی می خوردم تو طول ترم؟

۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه