کل نماهای صفحه

۱۳۹۰ خرداد ۲۰, جمعه

88. وی میدان امام حسین را به مقصد سد خندان ترک کرد


هوا خیلی گرمه
خانوم بقل دستی من به شدت بو میده خیلی هم راحت نشسته
فاصله من باهاش کمتر از ضخامت یک پیراهنه و اگه بخوام بیشتر از این ازش فاصله بگیرم باید در ماشین رو باز کنم
تازه موهای دستشم نزده (حالم به هم می خوره از این صحنه عوغ)
آقای راننده آهنگی گذاشته با این مضمون: "نبینم که باز نشستی منتظر چی هستی تو جشن شب نشینی باید پا شی برخصی"
با این آهنگ به شدت رفته توی حس و با لایی کشی تو خیابون حرکت می کنه و این حرکت آقای راننده باعث شده این خانوم یه دم بیاد تو بغل من (عوغ)
من از میدان امام حسین عازم سد خندان هستم با یک پراید هاچ بک که یک خانوم خیلی بد بو رو بقل دست من سوار کرده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر